۱۳۹۰ بهمن ۲۷, پنجشنبه

در راستاي ولنتاينتون يا سپندارمذگانمون (با کمي تاخير )

بمالم
بیایم
در تنهایی
می مانم
نه مخاطبی که
شکلاتی بدهم
نه همسری که شاخ گلی بدهم
آنچنان پولی هم ندارم که برای مادرم
کریستالی ، فیلانی ، بخرم
قحطی زده است در دلمان
جز کمی خاطرات کیلی
چیزی نمانده است در ذهنمان
خلاصه که بروید
عشق و حالتان را بکنید
مبادا به تنهاییمان
فکری کنید
همینگونه که هستیم
راحتیم
نه پول اضافه ای داریم که دورش ریزیم
نه کیونش را داریم که راهی گزیم ( برگزینیم )
شما باشین و ولنتاینتان
ما نیز میمانیم و وِلِش تایممان :)
در تنهایی با دست راستمان :ی



+ یکم زود زدم این پست رو عاره ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر